محمد اشرف غنی، رئیسجمهوری افغانستان برای حضور در نشست امضای توافقنامه سهجانبه بندر ترانزیتی چابهار میان ایران، افغانستان و هند وارد تهران شد.
این دومین سفر اشرف غنی به تهران در دوران ریاستجمهوریاش است. پارسال، 50هکتار زمین در سواحل مکران در منطقه آزاد چابهار به بازرگانان افغانستان اختصاص دادهشده و 130 شرکت در این منطقه از سوی اتباع افغانستانی به ثبت رسیده است.
اما این سفر نهتنها از بعد اقتصادی که از نقطه نظر مبارزه با تروریسم در جهت صلح و ثبات منطقهای نیز دارای اهمیت ویژهای بود. اگر بخواهیم به حوزه مبارزه با تروریسم وارد شویم، آنقدر پیچیده است که در این مقاله مجالی برای شرح همه تاریخ ایجاد تروریسم و مبارزات تاریخی علیه آن نیست اما تنها به گوشهای از آن میپردازیم.
ایران و افغانستان بارها تلاش کردهاند تا در مبارزه با تروریسم اقدامات مشترک و موثری انجام دهند لیکن در ابتدا باید به این نکته توجه کرد که هنوز هم با اینکه سالها از ایجاد گروههای تروریستی میگذرد، هیچ تعریف و برداشت واحدی از آن وجود ندارد. امروزه در جغرافیای گستردهای از جهان اسلام، شاهد پیدایش این پدیده هستیم و در مرکز آنها در حالحاضر داعش و القاعده خودنمایی میکنند. با این حال از آنجایی که تعریف واحدی از این گروهکها وجود ندارد، برخی کشورها آنها را تروریست میدانند و برخی دیگر دیدی میانهتر دارند. در نتیجه برای همکاریهای مشترک و نابودی چنین گروهکهایی اول لازم است که کشورها به تعریف مشترکی از آنها دست یابند.
جدای از مساله تروریسم، دیدار میان حسن روحانی و همتای افغانش، محمد اشرف غنی از ابعاد دیگری نیز قابل پردازش است؛ بهطورمثال دستیابی آسیایمرکزی و آسیایشرقی به بندر چابهار تا درصد بالایی میتواند در وهله اول صادرات را تسهیل کند که با سفر نارندرا مودی نخستوزیر هند و محمد اشرف غنی رئیسجمهوری افغانستان و مذاکرات سهجانبه و امضای سندهایی، این امر به تدریج تحقق مییابد؛ بر این اساس کشورها میتوانند همکاریهای گسترده منطقهای را براساس منافع خود سازماندهی کنند که متفاوت از مبارزه با تروریسم است.
بر این باور هستم که در بلندمدت، اگر همکاریهای منطقهای میان آسیایمرکزی و جنوب آسیا شکل گیرد و در شکل واقعی خود پیشرفت کند و البته ایران هم بتواند نقش خود را بهعنوان رابط به خوبی ایفا کند، در آن صورت توسعه همکاریها میتواند به کاهش مشکلات امنیتی که امروزه افغانستان با آن دست به گریبان است، منجر شود.
ذکر این نکته الزامی است که بدانیم حاکمیت فعلی افغانستان قدرتمند نیست و نوعی تجزیه قدرت در این کشور وجود دارد، در همین راستا، با استفاده از چنین خلأیی است که گروههای تکفیری در فضای ناآرام و هرجومرج فرصت مییابند نفوذ خود را بیشتر کنند. بر این باور هستم که اگر همکاریهای منطقهای به نحو درستی شکل گیرد، راهحل در گروی توسعه اقتصادی است و اگر منطقه با توسعه اقتصادی روبهرو شود کاهش تنشها را شاهد هستیم و کمک به صلح و ثبات در منطقه خواهدکرد.
پیرمحمد ملازهی کارشناس مسائل شبهقاره
روزنامه فرهیختگان