** یادداشت از: دكتر عبدالرسول خليلي كارشناس مناطق آزاد
در تئوريهاي روابط بينالملل، نظريات با آرمانگرايي و واقعگرايي آغاز ميشوند. بهعبارتي آرمانگرايي اولين نظريه در حوزه روابط بين الملل است كه انديشمندان براي دقتنظر و گفتوگو در حوزه بررسي مسائل جهاني مورد توجه قرار دادهاند. در اين نوشتار و ساير نوشتههايي كه مسائل جديد با حوزه مناطق آزاد و ويژه اقتصادي پيوند زده شده است، سعي شده تا با اين رويكرد، ديدگاهها و عملكردهاي نوين را بهعنوان آينهاي رودرروي مديران ارشد حوزه مناطق آزاد و ويژه اقتصادي قرار داده شود تا بهجاي نقد مستقيم آنها بدانند در طول مسئوليت خود چه كردهاند و چه بايد انجام مي دادهاند كه به دليل عدم انجام آنها مناطق آزاد و ويژه ايران بعد از سي سال هنوز بازدهي لازم را پيدا نكردهاند، و در نهايت چه بايد كرد خود را براي توسعه مناطق آزاد و ويژه ايران آينده بهدرستي پيدا كنند.
منطقه آزاد آينده همگام با ترندهای جدید با ويژگيهاي مشتمل بر کاهش بار اداری برای سرمایهگذاران و فعالان اقتصادي، دیجیتالی شدن، تنوع بخشی فعاليتها، ادغام در اقتصادهای ملی، سرمایهگذاری مستقیم خارجی پایدار، و توسعه خوشههای رقابتی و تکنوپارکهای مجهز، منطبق و از همديگر متمايز ميشوند. موفقيت و عدم موفقيت مناطق امروزه در عملياتيكردن همين ويژگيها خلاصه ميشود. بر همين اساس مناطق آزاد موفق دنيا اهداف خود را براي دستيابي به رشد مركب سالانه تعيين ميكنند. قطر دستیابی به رشد مرکب سالانه 3.4 درصدی را برای بخشهای غیرنفتی اعلام كرده است. فعاليتهاي شرکتهای عضو مناطق آزاد در امارات متحده عربي، بیش از 10 درصد به تولید ناخالص داخلی كشورشان کمک میکنند. تمام مناطق آزاد موفق جهان، زمانی به موفقیت رسیدهاند که اقتصاد این کشورها از مناطق آزاد بهعنوان یک آزمایشگاه جهت تجارت هدفمند در اقتصاد جهانی استفاده کردهاند. یعنی ابتدا استراتژی توسعه صنعتی و تولیدی در جهت تجارت هدفمند با اقتصاد جهانی تدوین شده است، سپس به دلیل اینکه سرزمین اصلی آمادگی پیاده کردن این استراتژی را نداشته، مناطقی طراحی و تأسیس شدهاند تا قوانین و مقررات تجارت آزاد با کمترین موانع اداری و بیشترین تسهیلات و امتیازات برای جذب سرمایهگذاری خارجی در آنجا اجرايي شود. اين درحالي است كه در ايران بعد از گذشت 31 سال هنوز جايگاه و نقش توسعهاي مناطق آزاد و ويژه در توليد ناخالص داخلي مشخص نشده است، هرچند در ارديبهشت ماه سال 1403، بر اساس پيشبينيهاي دبير وقت شورايعالي مناطق آزاد و ويژه اقتصادي برآورد شده بود كه 1/5 درصد از رشد 6 درصدي كشور ناشي از عملكرد مناطق آزاد و ويژه اقتصادي بوده و هدف آن بود كه در سال 1404 اين رقم تقويت شود. بهطوريكه گفته شده بود ميتوان تعهد كرد كه تا پايان ساتل 1407، يعني پايان برنامه هفتم پيشرفت اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور سهم مناطق آزاد و ويژه اقتصادي به 4 درصد برسد. بههرحال، هدف بازرگانی و صنعت قطر جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی به ارزش 100 میلیارد دلار تا سال 2030 تعيين شده است که هدفي برای ارتقای نوآوری و کارآفرینی و بهبود فضای کسب و کار برای جذب سرمایهگذاریهای بینالمللی است. اين رقم راهبرد ملی قطر را برای صنایع تولیدی با هدف دستیابی به چشمانداز ملی سال 2030 مشخص ميكند. هدف آن نیز ترویج رشد اقتصادی پایدار، با تنوع بخشی به بخشهای اقتصادی اولویتدار و افزایش سهم بخشخصوصی در تولید ناخالص داخلی است و بهدنبال توسعه صنایع تولیدی و افزایش رقابت پذیری اقتصاد قطر در سطوح منطقهای و بینالمللی است.همراستا با تحولات منتهي به مناطق آزاد آينده، هوشمندسازی صنایع از طريق فناوری موج چهارم به معنای استفاده از فناوریهایی مانند اینترنت اشیا برای کاهش وابستگی خطوط تولید به دخالت انسان اهميت بسيار دارد. اين فناوري یکی از راههای افزایش بهرهوری اقتصادی در مناطق آزاد و ويژه اقتصادي كشور است. مفاهیم فناوری موج چهارم، چهارمین انقلاب صنعتی، یا صنعت 4/0 همه به جدیدترین تحول در زمینه اتوماسیون، تولید، ساختوساز و صنعت اشاره دارند. این تحول يا فناوری موج چهارم در تعریف ساده به معنای استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات و ظرفیتهای سایبری و مجازی برای کمک و تکمیل صنایع فیزیکی است. مناطق آزاد و ويژه موفق دنيا اکنون با شتاب روزافزون به سوی فراگیر کردن این فناوری گام برمیدارند. لازم است تا مناطق آزاد و ويژه اقتصادي ایران نیز در این زمینه تلاشهای خود را براي گسترش استفاده از فناوری موج چهارم در صنایع مختلف افزايش دهند. گفتني است كه صنعت 4/0 از میان اسناد استراتژی پیش روی دولت آلمان با هدف «کامپیوتریسازی تولید» برای توصیف فناوری موج چهارم استفاده شد تا دولت تولید و صنعت را بهینهسازی کند. هوشمندسازی یکی از مهمترین روشهای این کشور برای کاهش هزینه و در عینحال، به حداکثر رساندن بهرهوری در حوزه صنعت و ارتقا تأثيرگذاري در رشد GDP بهعنوان شاخص توسعه به شمار ميرود. فناوری موج چهارم با استفاده از ظرفیتهای اینترنتی، سایبری و تبادل اطلاعات، بهدنبال بالا بردن بهرهوری در صنعت است. بنیانهای این فناوری سیستمهای دوگانه سایبری ـ فیزیکی، اینترنت اشیا و پردازش ابری، يعني فراهم كردن امكان ذخيره سازي و دسترسي به برنامههاي نرم افزاري مورد نياز از راه دور و در بستر اينترنت است. همزمان با تبدیل شدن اماكن مختلف به خانههای هوشمند با فناوریهای اینترنت اشیا، فناوری موج چهارم تلاش دارد تا کارخانهها و صنایع را نیز هوشمندسازی کند. در صنایعی که به فناوری موج چهارم مجهز شده باشند، ترکیبی از سیستمهای سایبری و فیزیکی بر پروسههای فیزیکی درون کارخانهها و صنایع نظارت خواهند کرد، يعني درعمل یک کپی از کارخانه فیزیکی ساخته و به این سیستمهای ترکیبی اجازه داده میشود تا بهطور هوشمند (و تنها در صورت نیاز و با دخالت انسان)، براي مثال، درباره خط تولید یک کارخانه تصمیمگیری کنند. این شیوه مدیریت کارخانه را اینترنت خدمات مينامند.
در توصیف پدیده فناوری موج چهارم باید این نکته را گفت که انقلاب اول صنعتی به پدیده ماشینیسازی صنعت با استفاده از نیروی بخار، انقلاب دوم صنعتی به پدیده تولید انبوه با استفاده از نیروی برق، و انقلاب سوم صنعتی به پدیده گسترش اتوماسیون در کارخانهها با استفاده از فناوریهای دیجیتال اشاره دارند. از سوی دیگر، انقلاب چهارم صنعتی طی دهههای گذشته بارها مورد استفاده قرار گرفته است و منحصر به پدیده هوشمندسازی صنایع و فناوری موج چهارم نيست. علاوهبر این، موضوع فناوری موج چهارم صرفاً بخشی از صنايع مشتمل بر تولید و ساختوساز را تحت تأثیر قرار میدهد و هنوز آنقدر تعمیم پیدا نکرده است تا بتوان آن را یک انقلاب در حوزه گستردهتر صنعت دانست. فناوری موج چهارم بر 4 اصل استوار است:
• در قالب فناوری موج چهارم، ماشینآلات، دستگاهها، سنسورها و افراد از طریق اینترنت اشیا و اینترنت افراد با یکدیگر در اتصال و ارتباط هستند تا بتوانند یک هدف نهایی مانند مدیریت یک خط تولید را محقق سازند.
• لازمه استفاده از فناوری موج چهارم، توانایی سیستمهای اطلاعاتی در ایجاد یک تصوير مجازی از بخشی از جهان فیزیکی مثلاً یک کارخانه با استفاده از طراحیهای صنعتی با هدف تکمیل دادههای دیجیتالی سنسورها، و لازمه این کار، جمعآوری دادههای خام سنسورها و تبدیل آنها به اطلاعات باارزشتر و دارای مفهوم است.
• فناوری موج چهارم دستکم از دو راه به افرادی که از این فناوری استفاده میکنند، کمک فنی ارائه میدهد: کمک در تصمیمگیری و کمک فیزیکی. ازاینرو، سیستمهای کمکیِ فیزیکی ـ سایبری در صنایع مجهز به فناوری موج چهارم، اولاً با جمعآوری و تجسم اطلاعات به گونهای قابلدرک برای انسان، زمینه تصمیمگیری آگاهانه و حل فوری مشکلات در کوتاهترین زمان با عوامل انسانی را فراهم میکنند. ثانياً با انجام طیف وسیعی از وظایفی که برای همکاران انسانی این سیستمها، ناخوشایند، خستهکننده و یا غیرایمن هستند، به انسانها کمک فیزیکی میكنند.
• سیستمهای فیزیکی ـ سایبری، علاوه بر توانایی کمک به تصمیمگیری تبا عوامل انسانی، میتوانند به صورت مستقل و خودکار تصمیمگیری کنند و وظایف خود را انجام دهند. بهاینترتیب صرفاً در مواقع استثنائی مثلاً زمانیکه در کار دو سیستم تداخل و یا تضاد بهوجود بیاید انجام یک وظیفه به سطوح بالاتر، یعنی عوامل انسانی محول میشود.
علاوهبر آن، بايد بر اصل شخصیسازی گسترده محصولات در شرایط تولید انبوه و درعینحال بسیار انعطافپذیر اشاره كرد. به عبارتی، استفاده از خط تولید انبوه، با هدف طراحی یک محصول منحصربهفرد برای هر مشتری و ایجاد روشهایی برای خودبهینهسازی، خودتنظیمگري و خودعیبیابی سیستمهای هوشمند در کنار درک و حمایت اطلاعاتی این سیستمها از عوامل انسانی نیز تأکید كرد. همچنين در فناوری موج چهارم، طرحی مجازی از کارخانه یا خط تولید برای کنترل و تصمیمگیری در اختیار عوامل انسانی قرار میگیرد.
در نگاه اول، ممکن است فناوری موج چهارم شباهت زیادی به فناوری موج سوم (دیجیتالی شدن کارخانهها) داشته باشد، اما این دو تفاوتهای بنیادین با یکدیگر دارند. برای مجهزشدن یک کارخانه موج سومی به فناوری موج چهارم صرفاً اِعمال برخی تغییرات در خط تولید یا دستگاههای صنعتی آن کافی نیست، بلکه باید زیرساختهای آن کارخانه را متحول کرد. بهعقیده کلاوس شواب، بنيانگذار مجمع جهاني اقتصاد، فناوری موج چهارم «طیف وسيعي از فناوریهای نوین، جهانهای فیزیکی، دیجیتال و بیولوژیک را در هم ادغام میکند، بر همه حوزههای علمی، اقتصادی و صنعتی تأثیر میگذارد، و حتی نظریات ما را درباره معنای انسان بودن دستخوش تغییر و تحول مینماید.
فواید بیشمار حرکت به سوی فناوری موج چهارم در کنار فواید غیرمستقیمی مانند کمک به حفظ محیطزیست به قرار زیر است:
• افزایش رقابت: توسعه فناوری موج چهارم نه تنها میان شركتها و کارخانههای مختلف، بلکه میان کشورهای مختلف رقابت ایجاد خواهد کرد. براي مثال، چین همچون کشوری که بهرغم اقتصاد غولپیکرش هنوز کشوری صنعتی تلقی نمیشود، اکنون در تلاش است تا با سرمایهگذاری گسترده در زمینه فناوری موج چهارم به کشوری پیشرو در این حوزه جدید از فناوری تبدیل شود و بتواند از این طریق گامی بلند به سوی صنعتی شدن بردارد.
• افزایش بهرهوری: فناوری موج چهارم از راههای گوناگونی موجب افزایش بهرهوری در صنایع مختلف میشود که یکی از آنها افزایش بازده است. استفاده از دستگاههای هوشمندی که میتوانند دقیقتر و با صرف انرژی کمتر کار کنند، بهطورقطع بهرهوری در بخش تولید را افزایش ميدهد. چنانکه برخی بررسیها در آلمان نشان میدهد، بهرهوری در بخش تولید با فراگیر شدن فناوری موج چهارم، روی هم رفته بیش از 60 درصد افزایش خواهد یافت. براي مثال، برآورد میشود كه با مجهز شدن صنعت خودروسازی به فناوری موج چهارم، بهرهوری در این صنعت بین 10 تا 20 درصد افزایش داشته باشد.
• افزایش درآمد: فناوری موج چهارم یکی از محرکهای اصلی رشد درآمد در بخش تولید کشورها است. اگرچه تجهیز صنایع به این فناوری نیازمند سرمایهگذاریهای قابلتوجهی از سوي شرکتهاست، اما برآوردهای هزینه ـ فایده نشان میدهد که این سرمایهگذاریها با افزایش درآمد، بهسرعت و بهبهترین شکل جبران خواهد شد.
• افزایش اشتغال: اگرچه با هوشمندسازی دستگاهها، ممکن است تعدادی از فرصتهای شغلی از بین برود، اما استفاده از فناوری موج چهارم در نهایت به افزایش اشتغال در میان لايه تحصیلکرده و متخصص منجر خواهد شد. همین مسئله در بهبود کیفیت نیروی انسانی، بهویژه در زمینههای مهندسی و مکانیک، تأثیرگذار است. ناگفته نماند که اشتغال در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، زیرساختها و امنیت سایبری، و سایر حوزههای مرتبط با هوشمندسازی صنایع نیز به طرز چشمگیری افزایش خواهد یافت.
• بهینهسازی فرآیندهای تولید: با استفاده از سیستمهای هوشمند مبتنی بر فناوری اطلاعات و برقراری ارتباط تنگاتنگ و معنادار میان آنها، میتوان بهبهترين وجه بیشترین استفاده را از منابع موجود اقتصادی و منابعی مانند آب و برق بهعمل آورد. زمان تولید محصول در صنایع مجهز به فناوری موج چهارم به علت افزایش سرعت تولید، بهطور محسوسی کاهش خواهد یافت. از سویدیگر، وقتی نیاز به دخالت انسانی در یک خط تولید به حداقل برسد، برخی محدودیتهای زمانی مانند تعداد ساعات کار در روز یا شب نیز درعمل تا حد زیادی از مقابل صنایع برداشته میشود.
• توسعه فناوریهای جانبی: فناوری موج چهارم نه تنها به خودی خود صنایع مختلف را متحول میسازد، بلکه انگیزه و سکوی پرتابی برای توسعه فناوریهای دیگر میشود. طراحان و سازندگان خطوط تولید میتوانند از فناوری موج چهارم بهعنوان زیرساختی برای ایجاد فناوریهای جدیدتر استفاده کنند. براي مثال، امروزه شرکتهای زيادي از فناوری چاپگرهای سهبعدی استفاده میکنند و فناوری موج چهارم میتواند به پیشرفت این چاپگرها نیز کمک کند.
• بهبود خدمات مشتریان: در حالحاضر مکانیسمهای نظارت و بازخورد درباره یک خط تولید یا کارخانه، انرژی و زمان زیادی را به خود اختصاص میدهند. با استفاده از اصول و روشهای فناوری موج چهارم، گزارشها و آمارها درباره یک خط تولید یا کارخانه بهصورت خودکار جمعآوری خواهد شد. بنابراین، واکنش نسبت به این گزارشها نیز تسریع خواهد شد و برخی اصلاحات بهصورت هوشمند در سیستم انجام ميگيرد. همچنین آن دسته اصلاحاتی که نیاز به تصمیمگیری عوامل انسانی داشته باشند، با سرعت بسیار بیشتری شکل خواهند گرفت.
براي تحقق توسعه پايدار مناطق آزاد ايران به سامانه يكپارچه تامين مالي و ايجاد زنجيره ارزش تأمين مالي نياز است كه اقدامها، انتصابها و پيگيريهاي دولت چهاردهم چند ماهه اخير سيگنال مناسبي را به بازار و سرمايهگذاران فرستاده است، هرچند تا رسيدن به وضع مناسب برنامهريزي هاي قاطعتري لازم دارد. بهرهمندي از امكانات و ظرفيت بينظير سياست كلي اقتصاد دريامحور و پيادهسازي شركت تأمين مالي به جهت يكپارچهسازي زنجيره ارزش (Value chain) سامانه تأمين مالي در كنار پيگيري احياي ظرفيت قانوني از دست رفته ميتواند زمينهساز توسعه پايدار مناطق آزاد و ويژه ايران باشد. اين مناطق امكانات ويژهاي در هر سه فاز زنجيره ارزش، منبعيابي، توليد و بازاريابي محصول دارند و ميتوانند پايلوت خلق مدل تأمين مالي مستقل از بودجه كشور براي نيل به اهداف توسعه پايدار و گسترش آن به ديگر نهادهاي كشور باشند.
استفاده از این فناوری در حوزه صنعت میتواند فواید زيادي برای توليد در مناطق آزاد و ويژه اقتصادي ایران داشته باشد. تحقق اقتصاد مقاومتی، تأمین استقلال اقتصادی، پایان وابستگی به نفت، حل بحران مسکن، بهبود صنعت خودروسازی، خنثیسازی تحریمهای اقتصادی و موارد دیگری از این دست در گرو توجه بیش از پیش به فناوری موج چهارم و مجهز کردن صنایع زیرساختی مناطق آزاد و ويژه به این فناوری جدید است. ازاينرو، ضرورت گام برداشتن به سوی فناوری موج چهارم در اين مناطق حائز اهميت است: ایران در سال 1392 حدود 1/5 میلیارد دلار سنگ آهن به کشورهای دیگر صادر کرد، اما این رقم در سال 1394 تقریباً به صفر رسید. در گذشته صادرات سنگ آهن با کشتیهای با ظرفيت 60 تا 70 هزار تُنی انجام میشد، اما اکنون، به بالاي 500 هزار تن افزايش يافته است. براي مثال، استرالیا چهار کشتی 600 هزار تنی را خریداری کرده و با بهخدمت گرفتن فناوری موج چهارم هزینه حمل هر 1 تُن سنگ آهن از استرالیا به چین را به 4 دلار رسانده است. این درحالی است که هزینه انتقال سنگ آهن ایران حتی در مسافتهاي کوتاه مانند یزد تا بندرعباس، با فناوری موج دومی 17 دلار است. ایران برای استخراج سنگ آهن از معدن نیز از فناوری موج دومی استفاده میکند که در رقابت با فناوری موج چهارم در استرالیا توان رقابت ندارد. چین در سال 2001 ورق سرد خود را با فناوری موج سوم، با قیمتی حدود 540 دلار به بازار انجام میداد. این کشور اکنون از فناوری موج چهارم استفاده میکند و توانسته قیمت ورق سرد خود را به حدود 450 دلار برساند، هرچند با احتساب اینکه قدرت خريد دلار امروز در بازار جهانی تغيير پيدا كرده است، میتوان گفت قیمت ورق سرد چین اکنون در مقایسه با سال 2001 تنها 150 دلار و كمتر شده است. بیشک مهمترین دلیل اینکه چینیها اکنون در شرف قبضه بازار جهانی فولاد هستند نیز همین است.
درحالیکه در تهران یک ساختمان 5 طبقه با فناوری موج دومی معمولاً 18 ماهه ساخته میشود، چینیها با فناوری موج چهارم برجهای 110 طبقه خود را طی 10 ماه میسازند. اتکا به فناوری موج دوم در تولید مسکن بیش از حد نقدینگی را درگیر میکند. علت اینكه در ایران از کمبود منابع بانکی شكايت میشود استفاده از فناوریهای قدیمی است، زيرا با استفاده از فناوری جدید، در هر مورد، نیاز به وام بانکی حداقل به یک ششم کاهش مییابد. ازسویدیگر، استفاده از روشها و فناوریهای قدیمی خواب سرمایه را طولانی میکند و همین باعث افزایش میزان بهره در ایران شده است.ازاينرو، اگر از فناوری موج چهارم در حملونقل استفاده شود، قیمت زمین در ایران به شدت کاهش مییابد. چنانچه اگر در ايران به جای طرح مسکن مهر، يا طرح مسكن ملي در حومه شهرهای بزرگ، شهرهای اقماری احداث میشد و این شهرهای اقماری با قطار شهری موج چهارمی به قلب کلانشهرها متصل میشدند، قیمت زمین در تهران به شدت كاهش مييافت. با قطار شهری موج چهارم میتوان 500 کیلومتر مسافت را طی یک ساعت طی کرد. بنابراین فاصله زمانی یک شهر اقماری با فاصله 120 کیلومتری از تهران، با قطار شهری موج چهارمی فقط 15 دقیقه بود. فرض کنید مردم طی 15 دقیقه از 120 کیلومتر آنطرفتر از تهران میآمدند و در میدان فردوسی پیاده میشدند؛ آیا آنوقت قیمت زمین در تهران همین اندازه بود؟ اگر 45 هزار میلیارد تومانی که صرف احداث مسکن مهر شد، صرف احداث زیرساخت در 50 شهر اقماری در حومه کلانشهرهای ایران و اتصال آنها با قطار تندرو موج چهارمی انجام شده بود، بهسادگی جمعیت شهرهای اقماری به کلانشهرها وصل ميشدند.صنعت خودروسازی ایران از فناوری قدیم موج دومی استفاده میکند. از سویدیگر، طبق اظهارات وزیر اسبق نفت، در گذشته اگر درآمد ریالی فروش نفت 28 هزار میلیارد تومان و بدهی صنعت خودروسازی و قطعهسازان به بانکها 24 هزار میلیارد تومان بوده باشد. بهعبارتدیگر، بدهی بانکی صنعت خودروسازی و قطعهسازی معادل 86 درصد درآمد نفتی کشور شده بودکه بسیار غیرطبیعی است و نشان میدهد اشکالی اساسی در این سیستم وجود دارد. این در حالی است که کمپانی جنرالموتورز آمریکا در سال 2004 با فناوری موج سوم فعالیت میکرد و درآمدش از مجموع تولید ناخالص ملی 140 کشور جهان بیشتر بود. با این وجود، این کمپانی در سال 2007 معادل 250 میلیارد دلار بدهکار و ورشکست شد. همین کمپانی امروز با به خدمت گرفتن فناوری موج چهارم به اولین تولیدکننده خودرو در جهان تبدیل شده است. بديهي است كه با فناوری موج دوم نمیشود خودرو تولید کرد، فقط بدهی بانکی تولید میكند. اگرچه همه صنایع پتروشیمی گازی ایران که طی 10 سال گذشته تأسیس شدهاند، فناوری موج چهارمی دارند و ایران در این زمینه در جهان پیشرو است، اما وضعیت کشور در صنعت گاز چنین نیست. توتال فرانسه فاز یک و دوی پارس جنوبی را با فناوری موج سومی ایجاد کرد. بعدها ایران فازهای بعدی را با کپیبرداری و مهندسی معکوس و مبتنی بر فناوری موج سوم تکمیل کرد.
ازسویدیگر، توتال در قطر طی سالهای اخیر از فناوری موج چهارم استفاده کرده است. حجم تأسیسات قطریها که در سالهاي اخیر احداث شده، 20 درصدِ حجم تأسیسات ایران است و گزارشها نشان میدهد هزینه تمامشده این تأسیسات هم 25 درصدِ هزینه تأسیسات ایران بوده است. بهعبارتدیگر، هزینه تمامشده توسعه پارس جنوبی با فناوری موج سوم، چهار برابر هزینه توسعه این تأسیسات با فناوری موج چهارم است. همه آمارهای بالا به خوبی نشان میدهد که جایگزین کردن فناوری موج چهارم به جای فناوری موج سوم در صنایع ایران یک ضرورت اجتنابناپذیر و گامی محکم در جهت پیشرفت اقتصادی و ربودن گوی سبقت از بسیاری از کشورهایی است که ممکن است روی کاغذ از ايران صنعتیتر هم باشند.
منابع طبیعی، اقتصادی، علمی و انسانی ایران همه زمینهها را برای گسترش استفاده از فناوری موج چهارم در کشور فراهم کرده است كه با اتخاذ تصمیمهای لازم برای آغاز این حرکت رو به جلو قابليت انجام دارد. در مناطق آزاد و ويژه اقتصادي كشور هم بايد با تدوين استراتژي صنعتي مبتني بر موج چهارم، واحدهاي توليدي در مناطق را براي توليد بيشتر و خلق بازار تجهيز كرد. اين مناطق ميتوانند با توجه به واردات 300 ميليارد دلاري روسيه در سال كه تعرفه حدود 900 قلم كالايي آن صفر است، به صادرات كالاهاي توليدي از مناطق آزاد و ويژه به آن كشور بپردازند. در اين خصوص همچنين توجه به ترندهاي نو در فناوريهاي پيشرفته حائز اهميت است.
**ترندهاي نو برای مناطق آزاد آینده
مناطق آزاد که در حال انطباق با روندهای جدید در این بخش هستند، برای کاهش بار اداری برای سرمایه گذاران، سرمایهگذاری مستقیم خارجی پایدار و توسعه خوشه های رقابتی صنعت علوم زیستی برجسته هستند. مناطق آزاد آینده باید پایدارتر و دیجیتالی شوند و در عین حال خدمات جامعی را ارائه دهند که میتواند مشوق توسعه خوشههای رقابتی باشد. برای بسیاری از کشورها، این رژیمها نقش مهمی در توسعه اقتصادی آنها ایفا میکنند و صنعت باثباتی در مواجهه با محیطهای ناپایدار و اختلال در زنجیرههای ارزش جهانی هستند. حداقل مالیات جهانی پیشنهادی همچنین کشورها را به بازبینی مزیتهای رقابتی خود سوق می دهد، جاییکه مناطق آزاد می توانند بهعنصری کلیدی برای تمایز تبدیل شوند. به گفته کارشناسان، برای مقابله با چنین چالشهایی، باید از انقلاب صنعتی چهارم برای جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI)، رقابتیتر بودن و تنوع بخشیدن به ارزش پیشنهادی خود استفاده کنند. انقلاب صنعتی چهارم یا صنعت 4٫0 به تغییرات سریع فناوری، صنایع و الگوهای اجتماعی و عملیاتی اشاره دارد که در طی قرن 21 براي افزایش اتصالهای متقابل و اتوماسیون هوشمند فراگیر شدهاست. صنعت 4.0 با همکاری، استعداد و فناوری مشخص میشود. شرکتهایی که در توسعه این انقلاب صنعتی جدید پیشتاز هستند با تمرکز بیشتر بر دیجیتالیشدن، پایداری، استعدادها، دسترسی به شبکهها و دانشگاهها، فرصتهای سرمایهگذاری خطرپذیر، اکوسیستمهای تامین مالی و کارآفرینی هدایت می شوند. بخشهای نوظهوری که از این اختلالات سرمایهگذاری می کنند عبارتند از هوش مصنوعی (AI)، VR/AR (واقعیت مجازی و افزوده)، روباتیک، فناوری کوانتومی، و امنیت سایبری. بازیگران کوچکتر همچنین از پیوندهای مولد جدید با شرکتهای بزرگتر و شکلهای جدید سرمایهگذاری، مانند مشارکتها، اتحادهای استراتژیک، سرمایهگذاریهای مشترک، و شکلهای مشارکتی سرمایهگذاری بدون سهام یا اشکال ترکیبی سرمایهگذاری مستقیم خارجی سود میبرند. منطقه آزاد و پارک تجاری کویول کاستاریکا، در میان مناطق آزاد آمریکای لاتین و کارائیب، بهعنوان منطقهای موفق مطرح است. اين منطقه میزبان یک خوشه منحصربفرد برای علوم زیستی است، جاییکه فعالان، تأمینکنندگان و پیمانکاران می توانند راهحلهای محلی و فرصتهای جدید بازار و همچنین به اشتراکگذاری دانش را بهراحتي بیابند و بیش از 400 نفر از رهبران صنعت برای به اشتراکگذاشتن نظرات خود در مورد چالشهای موجود بهعنوان فضایی برای شبکهسازی و کسبوکارهای جدید عمل کردند.
ازاينرو، 4.0 مناطق آزاد باید شرایط ارتقا یافته را برای استقرار عملیات پیچیده فناوری فراهم کنند. آنها به زیرساختهای دیجیتال و املاک و مستغلات سطح بالا در ترکیب با فرصت های کاری از راه دور نیاز دارند. با نیاز بیشتر به مهارت های فنی، دردسترس بودن استعداد به یک دارایی راهبرديتر برای شرکتها تبدیل میشود. مشارکت با سایر شرکتها و مؤسسات آموزشی مانند دانشگاهها به مناطق آزاد اجازه میدهد تا استعدادهای محلی را برای برآوردهکردن استانداردهای جهانی برای این صنایع مستقر ارتقا دهند. منطقه آزاد کویول با سازگار كردن FDI 4.0 فعاليتهاي صنعتي را از طريق توسعه پایدار با هدف بالاترین تأثیر اقتصادی ممکن برای مشتریان و در عین حال حفظ اکوسیستم طبیعی و ترویج ایجاد فرصتها برای جوامع محلي هدایت كرده است،. اين منطقه نقش مهمی در توسعه کاستاریکا ایفا كرده است. شرکتهای منطقه آزاد کویول بیش از 30 درصد از تمام صادرات رژیم منطقه آزاد تجاری را تشکیل میدهند و بیش از 25000 شغل با کیفیت ایجاد میکنند. کاستاریکا در سال 2018 توانست بیش از 3.2 میلیارد دلار دستگاه پزشکی صادر کند که بیش از 1.9 میلیارد دلار، یعنی 63 درصد آن از این منطقه تأمین شده است. اين منطقه همچنین برای اعضای جوامع محلي که به شغلی با کیفیت در منطقه آزاد علاقهمند هستند، آموزشهای اضافی ارائه می كند و با موسسات آموزشی محلی و نهادهای عمومی همکاری كرده تا برنامه های منطقه ارتقا پيدا كنند. همچنانكه برای پارکهای صنعتی مدرن ضروری است به آموزش و توسعه منابع انسانی توجه كرده تا پایداری اجتماعی در جامعه ارتقا پيدا كند و به اعضای آن اجازه دهند تا توسعه حرفهای خود را با زندگی شخصی و خانوادگی افراد متعادل نمايند. بهويژه با مهارت در ادغام مسائلي كه برای رفع چالشهايی ضرو.رت دارند كه در آینده بوجود ميآيند. بسیاری از شرکت های خارجی (تولیدی و خدماتی) در مناطق آزاد تجاری کاستاریکا فعالیت میکنند که از مشوقهای سرمایهگذاری و مالیاتی بهره مند میشوند. بیش از نیمی از این نوع سرمایهگذاری از ایالات متحده تأمین شده است. این مناطق بیش از 82000 شغل مستقیم و 43000 شغل غیرمستقیم را از سال 2015 تا كنون پشتیبانی میكنند.
**برترین مناطق آزاد در جهان در دهه منتهي به سال 2025
از میان مناطق آزاد آفریقا، دو منطقه آزاد تانگر و لکی جزو برترین مناطق در نظر گرفته شدهاند. منطقه آزاد تانگر که در سال 1999 شروع به کار کرده و در مراکش مستقر است توانسته 60 هزار شغل ایجاد کرده و 7 میلیارد سرمایهگذاری داشته باشد. درمجموع بیش از 500 شرکت از 35 ملیت مختلف در این منطقه آزاد تجاری تأسیس شده است.منطقه آزاد تانگر که تنها 14 کیلومتر با اروپا فاصله دارد، بهعنوان ششمین منطقه آزاد در مقیاس جهانی مطرح است و شامل صنایعی مربوط به خودرو، هوافضا، الکترونیک و نساجی است.
منطقه آزاد لکی در سال 2006 در نیجریه شروع به فعالیت کرد و از مناطق آزاد موفق در آفریقا محسوب میشود. نیجریه بهعنوان پرجمعیتترین کشور آفریقا و هفتمین کشور پرجمعیت جهان مطرح است. بخشهای اصلی اقتصاد این کشور شامل نفت، کشاورزی، ارتباطات و تولید و فیلم است. این منطقه آزاد تجاری اولین قطب صنعتی و تجاری کشور نیجریه است که با بهرهگیری از برق 24 ساعته بیوقفه مشغول فعالیت است.
از میان مناطق آزاد آسیا، اینچئون و دئگو – گیونگ بوک مطرح هستند. منطقه آزاد اقتصادی اینچئون در کره جنوبی و واقع شده در میان چین، بهعنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان و ژاپن بهعنوان سومین کشور بزرگ جهان، با جمعیتی بیش از یک میلیون نفر، برای سرمایهگذاری مشوقهای مالیاتی زیادی در نظر گرفته و علاوهبر تأمین زمین، از مالکیت معنوی شرکتها نیز حمایت میکند. منطقه آزاد دئگو ـ گیونگ بوک که بهعنوان دروازهای برای شمال شرقی آسیا محسوب میشود در مجاورت چین، ژاپن و روسیه و در کلانشهر دئگو با 2.5 میلیون نفر جمعیت واقعشده و تنها دو ساعت با مرکز مهمی مانند سئول فاصله دارد. این منطقه چند شرکت بزرگ مانند سامسونگ، الجی، و جنرال موتورز را در خود جای داده است و در زمینههایی مانند تلفن همراه، انرژی، خودرو و منسوجات فعال است.
در میان مناطق آزاد خاورمیانه، مرکز کالاهای چندگانه دبی در امارات متحده عربی، توانسته عملکرد خوبی بهخصوص در جذب شرکتهای جدید داشته باشد. این منطقه آزاد در سال 2018 توانست 1868 شرکت را عضو منطقه کند که با این تعداد میتوان گفت امروز دارای بیش از 15 هزار شرکت عضو است و به عبارتی این منطقه بهطور متوسط هفت شرکت جدید در روز ثبت میکند. شرکتهای عضو منطقه آزاد مرکز کالاهای چندگانه دبی (DMCC) بیش از 10 درصد به تولید ناخالص داخلی دبی کمک میکند. سال 2018 این منطقه توانست برای چهارمین سال متوالی به عنوان برترین منطقه آزاد جهانی نامگذاری شود.
منطقه آزاد فرودگاه دبی، از دیگر مناطق آزاد موفق خاورمیانه است که در نیمه اول سال 2019 سهمی بالغ بر 12 درصد در تجارت خارجی دبی داشته است. این فرودگاه بهعنوان پررفتوآمدترین فرودگاه جهان بر پایه جابهجایی مسافران بینالمللی شناخته میشود.
در میان مناطق آزاد فعال در اروپا نیز منطقه آزاد کلایپدا در کشور لیتوانی بهعنوان مرکز تولید مطرح است. علاوه بر آن، منطقه آزاد شانون در ایرلند هم از مراکز مهم جهان است که امروز بیش از 170 شرکت و بیش از 8 هزار نفر در آن مشغول به فعالیت هستند.
منطقه آزاد آتلانتا واقع در ایالت جورجیای ایالاتمتحده آمریکا نیز از طریق برنامه تجارت خارجی ایالاتمتحده، برای رشد اقتصادی در جورجیا و ایالاتمتحده در نظر گرفته شده است. امروز بیش از 2 هزار شرکت در آن ثبتشده و بیش از 10 هزار نفر در آن مشغول به فعالیت هستند. بندر کورپوس کریستی در تگزاس، سومین بندر بزرگ ایالاتمتحده از نظر درآمد کل تناژ است. تناژ یکای اندازهگیری گنجایش حمل بار برای کشتی است که این بندر توانسته بالاترین حجم تناژ در یک ماه را برای این منطقه به ارمغان آورد.
در میان مناطق آزاد آمریکای لاتین و کارائیب، منطقه آزاد و پارک تجاری کویول در کاستاریکا بهعنوان منطقهای موفق مطرح است. کاستاریکا در سال 2018 توانست بیش از 3.2 میلیارد دلار دستگاه پزشکی صادر کند که بیش از 1.9 میلیارد دلار یعنی 63 درصد آن از این منطقه تأمین شده است.
منطقه ویژه اقتصادی پاناما نیز در جمع مناطق مطرح در اقیانوس آرام مطرح است که در سالهاي اخير توانست بهترین عملکرد را در صادرات خدمات مالی در امریکای لاتین داشته باشد که این خدمات چیزی در حدود 1.2 میلیارد دلار ارزش داشت. رشد اقتصادی پاناما بالغ بر 5.4 درصد بوده و با ثبت رقم 41 میلیارد و 693 میلیون دلار تولید ناخالص داخلی، توانست رشد 3.7 درصدی را در این شاخص ثبت کند.همچنين بیش از 10 درصد از کل تولید ناخالص داخلی این کشور متعلق به خدمات بانکداری است. از دیگر مواردی که برای پاناما موفقیت اقتصادی به حساب میآمد جذب 5 میلیارد و 548 میلیون دلاری سرمایهگذاری مستقیم خارجی بود. کانال پاناما از موفقیتهای اقتصادی این کشور است و گفته میشود 140 مسیر دریایی و 1700 بندر را بههم پیوند داده است و همچنین توانسته در سالهای اخیر در عوارض و خدمات ناوگان دریایی موفقیت کسب کند. به گفته سازمان خودگردان کانال پاناما، 6 درصد از تجارت جهانی این کشور از طریق این کانال صورت گرفته است. منطقه آزاد کلون تنها منطقه آزاد پاناما است که کانال پاناما در آن واقع شده است. به همين دليل است كه دونالد ترامپ رئيس جمهور ايالات متحده آمريكا در سخنراني پس از اداي سوگند گفته است كه آمريكا بيشترين هزينه را براي كانال پاناما داده است و 3800 نفر را از دست دادهايم، ولي چينيها كانال پاناما را مديريت ميكنند. ما اين كانال را به پاناما داديم نه به چين و آن را پس خواهيم گرفت.